لب به لب

لغت نامه دهخدا

لب به لب. [ ل َ ب ِ ل َ ] ( ص مرکب ) ( در تداول عوام ) لبالب. پر تا لبه. مالامال. پر. رجوع به لبالب شود :
پی دشمنان پخت آشی عجب
ز ماهیچه دکان شده لب به لب.
میرزا طاهر وحید ( در توصیف شمشیرگر، از آنندراج ).
- لب به لب شدن ؛ پر شدن. مالامال شدن.

فرهنگ معین

(لَ. بِ. لَ ) (ص مر. ) پر، مملو.

فرهنگ عمید

لبالب، پر، لبریز.
لب پر
= لب پر زدن: (مصدر لازم ) بیرون ریختن مایع از ظرف هنگام تکان خوردن.

ویکی واژه

پر، مملو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال اعداد فال اعداد فال احساس فال احساس فال تماس فال تماس