لاده

لغت نامه دهخدا

لاده. [ دَ / دِ ] ( ص ) بی عقل. احمق. ابله. ( برهان ). بیخرد. کودن. گول :
نه که هر زن دغا و لاده بود
شیر نر هست و شیر ماده بود.اوحدی.|| سگ ماده را نیز گویند. ( برهان ). لاس. || ( اِ ) جامه حریر سرخ که از چین آرند. لاذة.
لاده. [ دَ ] ( اِخ ) نام جزیره کوچکی در آسیای صغیر برابر شهر قدیمی میله و در ازمنه قدیمه دو جنگ بزرگ بدانجا بوده است یکی در 498 ق. م. و آن جنگی بود میان ایرانیان و مهاجرین یونانی آسیای صغیر و ایرانیان در این جنگ کشتیهای یونانی را غرق کردند و یونیه را مسخر ساختند و جنگ دوم جنگی است که در سال 200 ق. م. وقوع یافت و آتال ، فیلیپ پنجم را درآن جنگ مغلوب کرد. این جزیره از دیری متصل به خشکی شده و امروز اثری از آن نیست. ( قاموس الاعلام ترکی ).

فرهنگ معین

(دِ ) (ص . ) بی عقل ، احمق .

فرهنگ عمید

بی عقل، احمق، ابله.

فرهنگ فارسی

جزیره کوچکی بود در آسیای صغیر برابر شهر قدیمی میله . در سال ۴۹۸ ق . م . در آنجا جنگی میان ایرانیان و مهاجران یونانی رویداد که ایرانیان کشتی های یونانی را غرق کرده و یونیه را مسخر ساختند . این جزیره از دیر باز بخشکی پیوسته و امروزه پیدا نیست .
( اسم ) سگ ماده .

دانشنامه عمومی

لاده (استان پودلاسکی). لاده ( به لاتین: Lady ) یک روستا در لهستان است که در گمینا چژه واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تماس فال تماس فال اعداد فال اعداد فال نوستراداموس فال نوستراداموس