فير

لغت نامه دهخدا

فیر. ( اِمص ) تأسف و افسوس. || سخره و لاغ. ( برهان ). رجوع به فیریدن شود.

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - افسوس ، تأسف . ۲ - ریشخند، لاغ .

فرهنگ عمید

= فیریدن

فرهنگ فارسی

۱ - افسوس تاسف ۲ - سخره لاغ .

دانشنامه عمومی

فیر (آلبانی). فیر شهری در جنوب غربی کشور آلبانی و مرکز استانی به همین نام
فیر (مجارستان). فِیِر ( به مجاری: Fejér megye ) یکی از استان های مجارستان است که ۴٬۳۵۸٫۴۵ کیلومترمربع مساحت و ۴۲۵٬۸۴۷ نفر جمعیت دارد. .

ویکی واژه

افسوس، تأسف.
ریشخند، لاغ.
بینی، دماغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال درخت فال درخت فال زندگی فال زندگی فال فرشتگان فال فرشتگان