فرو نوشتن

لغت نامه دهخدا

فرونوشتن. [ ف ُ ن ِ وِ ت َ ] ( مص مرکب ) نوشتن. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به نوشتن شود.
فرونوشتن. [ ف ُ ن َ وَ ت َ ] ( مص مرکب ) فرونوردیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فرونوردیدن و نوردیدن شود.

فرهنگ معین

( ~ . نِ وِ تَ ) (مص م . ) طی کردن ، درنوردیدن .

فرهنگ فارسی

فرو نوردیدن

ویکی واژه

طی کردن، درنوردیدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت استخاره کن استخاره کن فال احساس فال احساس