لغت نامه دهخدا
- فاطرالسموات ؛ ابن عباس گوید: من نمیدانستم که فاطرالسموات چیست تا اینکه روزی دو اعرابی به نزد من آمدند که بر سر مالکیت چاهی نزاع داشتند و یکی آنها به دیگری میگفت : «أنا فَطَرْتُها» ( من آن راکنده ام )؛ یعنی من آن را بنیاد نهاده ام. ( از اقرب الموارد ). آفریننده آسمانها. خدا : رب قد آتیتنی من الملک و علمتنی من تأویل الاحادیث فاطر السموات و الارض. ( قرآن 101/12 ).
|| ( سوره ٔ... ) سورة الملائکه. سوره سی وپنجم قرآن پیش از یس. از سوره های مکیه و دارای 45آیه است. ( المنجد ). || ( ع ص ) بعیر فاطر؛ شتری که دندان نیش وی برآمده باشد. ( ناظم الاطباء ).