عیارگیر

لغت نامه دهخدا

عیارگیر. ( نف مرکب ) عیارگیرنده. کسی که در ضرابخانه زر و سیم مسکوک را امتحان کرده و علامت بر آن میگذارد. ( ناظم الاطباء ). معیر. چاشنی گیر زر و سیم. || جواهری ِ بامهارت. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

عیارگیرنده، صاحب عیار، آن که عیار سیم وزر را می سنجد.

فرهنگ فارسی

عیار گیرنده کسی که در ضرابخانه زر و سیم مسکوک را امتحان کرده و علامت بر آن میگذارد جواهری با مهارت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال مکعب فال مکعب فال میلادی فال میلادی فال فنجان فال فنجان