لغت نامه دهخدا
عنان زنان. [ ع ِ زَ ] ( نف مرکب ، ق مرکب ) بشتاب. بتعجیل. ( فرهنگ فارسی معین ).
- عنان زنان رفتن ؛ به شتاب و تعجیل رفتن. ( ناظم الاطباء ). تیز رفتن. ( آنندراج ). تعجیل و شتاب رفتن. ( برهان قاطع ). شتاب رفتن سوار. ( از غیاث اللغات ) :
غازی مصطفی رکاب آنکه عنان زنان رود
با قدم براق او فرق سپهر چنبری.خاقانی.