ظاهربین

لغت نامه دهخدا

ظاهربین. [ هَِ ] ( نف مرکب ) آنکه فقط صورت ظاهر را بیند و از باطن بیخبر ماند. ظاهری. قشری. خُشک.

فرهنگ معین

(هِ ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) آن که فقط به ظواهر امر توجه دارد، آن که قادر به دقت در عمق مسایل نیست .

فرهنگ عمید

کسی که فقط به ظاهر توجه می کند.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه صورت ظاهر را بیند و از باطن بی خبر ماند ظاهری .

ویکی واژه

آن که فقط به ظواهر امر توجه دارد، آن که قادر به دقت در عمق مسائل نیست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال فرشتگان فال فرشتگان فال نخود فال نخود فال قهوه فال قهوه