طورانی

لغت نامه دهخدا

طورانی. [نی ی ] ( ع ص ) مرغ و کبوتر وحشی. || ( اِ ) مردم ، یقال : ما بها طورانی ؛ ای احدٌ. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

[ ع . ] ۱ - (ص . ) وحشی (مرغ ، کبوتر، مردم ). ۲ - (اِ. ) کسی ، احدی .

ویکی واژه

وحشی (مرغ، کبوتر، مردم)
کسی، احدی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال ارمنی فال ارمنی فال فنجان فال فنجان فال چوب فال چوب