صفاء

لغت نامه دهخدا

صفاء. [ ص َ ] ( ع مص ، اِ ) رجوع به صفا شود.

فرهنگ معین

(صَ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) پاک و بی غش شدن . ۲ - (اِمص . ) پاکیزگی . ۳ - خلوص ، یکرنگی . ۴ - خوشی . ۵ - طراوت .

ویکی واژه

پاک و بی غش شدن.
پاکیزگی.
خلوص، یکرنگی.
خوشی.
طراوت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم