سیاه نامه

لغت نامه دهخدا

سیاه نامه. [ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) کنایه از عاصی. گنهکار.فاسق. بدکاره. ظالم. ( از برهان ). عاصی. گناهکار. فاسق. فاجر. ظالم. بدکاره. ( ناظم الاطباء ) :
سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم
چگونه چون قلمم دود دل بسرنرود.حافظ.رجوع به سیه نامه شود.

فرهنگ معین

(مِ ) (اِمر. ) گناهکار.

فرهنگ عمید

گناهکار، عاصی، بد کار، فاسق، فاجر: سیه نامه چندان تنعم براند / که در نامه جای نبشتن نماند (سعدی۱: ۱۱۷ ).

فرهنگ فارسی

آن که نامه عملش سیاه باشد گناهکار عاصی .

ویکی واژه

گناهکار.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال نخود فال نخود