سیاه رو
سیاه رو. ( ص مرکب ) بی آبرو. رسوا.بی عزت. ( ناظم الاطباء ). روسیاه. شرمنده :
با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم.نظامی.رجوع به سیاه روی شود.
(ص مر. ) کنایه از: بی آبرو.
۱. کسی که چهره اش سیاه باشد.
۲. [مجاز] عاصی، گناهکار.
۳. رسوا.
۴. شرمنده. * روسیاه.
کنایه از: بی آبرو.