سیاه رو

لغت نامه دهخدا

سیاه رو. ( ص مرکب ) بی آبرو. رسوا.بی عزت. ( ناظم الاطباء ). روسیاه. شرمنده :
با اینکه از او سیاه رویم
هم هندوک سیاه اویم.نظامی.رجوع به سیاه روی شود.

فرهنگ معین

(ص مر. ) کنایه از: بی آبرو.

فرهنگ عمید

۱. کسی که چهره اش سیاه باشد.
۲. [مجاز] عاصی، گناهکار.
۳. رسوا.
۴. شرمنده. * روسیاه.

ویکی واژه

کنایه از: بی آبرو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم