سبک مغز. [ س َ ب ُ م َ ] ( ص مرکب ) بیعقل و بی وقار. ( غیاث ) ( آنندراج ). سبک سر و سبکسار. ( مجموعه مترادفات ص 207 ). سفیه. ابله. کم خرد. احمق. جلف : سبک مغزان بشور آیند از هر حرف بیمغزی بفریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را.صائب.خود ز سبک مغز و تندخوی چه خیزد تا که شود کار ملک راست از ایشان.سیدنصراﷲ تقوی.
فرهنگ معین
( ~ . مَ ) (ص مر. ) سبکسر، سفیه ، سبک عقل ، کم خرد.
فرهنگ عمید
سبک سر، سفیه، ابله، سبک عقل، کم خرد: سبک مغزان به شور آیند از هر حرف بی مغزی / به فریاد آورد اندک نسیمی نیستانی را (صائب: لغت نامه: سبک مغز ).
فرهنگ فارسی
بیعقل و بی وقار سبک سر و سبکسار سفیه ابله کم خرد احمق سبکسر، سفیه، ابله، سبک عقل، کم خرد