سالگی

لغت نامه دهخدا

سالگی. [ ل َ / ل ِ ] ( حامص ) سن. عمر. تنها بکار برده نمیشود و همیشه با عدد بکار رود: مانند 50 سالگی ، یعنی 50 سال عمر دارد یا هفت سالگی ، یعنی وقتی که سال سن بهفت رسید.

فرهنگ فارسی

سن عمر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت