سابع

لغت نامه دهخدا

سابع. [ ب ِ ] ( ع ص ) هفتم. ( غیاث ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). السابع من العدد بین السادس والثامن. ( قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ). ج ، سَبَعَه و سابعون. || هفت تو کننده. هفت لا کننده. سبع الحبل ؛ حبله علی سبع قوی فهو سابع. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ معین

(بِ ) [ ع . ] (ص . ) هفتم ، هفتمین .

فرهنگ عمید

هفتم، هفتمین.

فرهنگ فارسی

هفتم، هفتمین
( صفت ) هفتم هفتمین : فلک سابع .

ویکی واژه

هفتم، هفتمین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال راز فال راز فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی