زهکش

لغت نامه دهخدا

زه کش. [ زِه ْ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) که زه کشی کند. رجوع به ماده بعد شود.

فرهنگ فارسی

که زه کشی کند

فرهنگستان زبان و ادب

{stringing machine} [ورزش] دستگاهی که برای زهکشی دستاک یا تنظیم آن به کار می رود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال کارت فال کارت فال نخود فال نخود فال ماهجونگ فال ماهجونگ