رداس

لغت نامه دهخدا

رداس. [ رَدْ دا ] ( ع ص ) مرد سنگ انداز. ( حاشیه ص 207 دیوان ناصرخسرو ) :
خرد و جهل کی شوند عدیل
برز را نیست آشنا ردّاس.ناصرخسرو.

فرهنگ معین

(رَ دّ ) [ ع . ] (ص فا. ) مرد سنگ انداز.

فرهنگ فارسی

( صفت ) مرد سنگ انداز .
مرد سنگ انداز

ویکی واژه

مرد سنگ انداز.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود