ذرخش. [ ذُ رَ / ذُ رُ / ذَ رَ / ذَ رُ ] ( اِ ) بر وزن و معنی درخش است که برق و تابیدن و روشنی باشد. ( برهان قاطع ). و در لغت نامه اسدی آمده است ، ذرخش برق است و گویند که در زبان پارسی هیچ کلمه نیست که اوّل او ذال باشد جز این کلمه. ابوشکور گوید : ذرخش ار نخندد بگاه بهار همانا نگریدچنین ابر زار. و امروز درخش با دال مهمله و درخشان و درخشیدن به کسر دال و فتح راء متداول است. رجوع به درخش شود.
فرهنگ معین
(ذَ رَ ) (اِ. ) نک آذرخش .
فرهنگ عمید
۱. روشنی، برق. ۲. برق آسمانی.
فرهنگ فارسی
درخش، روشنی، برق، برق آسمان ( اسم ) ۱ - برق روشنی . ۲ - برق آسمانی .