درگذشت

لغت نامه دهخدا

درگذشت. [ دَ گ ُذَ ] ( مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) درگذشتن. فوت. وفات. موت. مرگ. مردن : درگذشت وی به رمضان سال فلان بود. بمناسبت درگذشت فلان مجلس یادبودی در فلان جا منعقد است. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). و رجوع به درگذشتن شود.

فرهنگ معین

(دَ. گُ ذَ ) (مص مر. ) مرگ ، وفات .

فرهنگ عمید

۱. درگذشتن.
۲. [مجاز] مرگ، مردن، وفات.

فرهنگ فارسی

درگذشتن، مرگ، مردن، وفات
درگذشتن موت مرگ مردن
( مصدر ) فوت وفات .

ویکی واژه

مرگ، وفات.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تخمین زمان فال تخمین زمان