درغوش

لغت نامه دهخدا

درغوش. [ دَ ] ( اِ ) درویش. نیازمند. محتاج. تهیدست. رجوع به درویش و درغویش شود.

فرهنگ معین

(دَ ) (ص . اِ. ) درویش ، نیازمند، محتاج ، تهیدست .

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) نیازمند محتاج تهیدست

ویکی واژه

درویش، نیازمند، محتاج، تهیدست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ابجد فال ابجد فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه