( آصفی ) آصفی. [ ص َ ] ( اِخ ) از شعرای عصر تیموری ، پدرش خواجه نعمةاﷲ وخود او از مقربان سلطان مذکور بوده و در اواخر عهد بخدمت سلطان حسین بایقرا پیوسته است. دیوانی بزرگ و چند مثنوی دارد. امیرعلی شیر نوائی او را در تذکره یادکرده است. وفات او به سال 920 یا 926 هَ.ق. است. اصفی.[ اَ فا ] ( ع ن تف ) صافی تر. ( مؤید الفضلاء ) ( آنندراج ). روشن تر : لأن تلک الاجسام احسن ترکیباً واجود هنداماً و اصفی جوهراً. ( رسائل اخوان الصفا ). صافیست جام خاطر در دور آصف عهد قم فاسقنی رحیقاً اصفی من الزلال.حافظ.- امثال : اصفی من الدمعة. ( فرائد الادب المنجد ). اصفی من الذهب الیوسفی . ( النقود ص 93 ). اصفی من الماء. اصفی من جنی النحل . ( فرائد الادب المنجد ). اصفی من عین الدیک . ( فرائد الادب المنجد ). اصفی من عین الغراب . اصفی من لعاب الجراد. اصفی من لعاب الجندب . اصفی من ماءالمفاصل . || برگزیده تر.