آذرین

لغت نامه دهخدا

( آذرین ) آذرین. [ ذَ ] ( اِ ) بضبط بعض فرهنگهای جدید، بابونه.

فرهنگ معین

( آذرین ) ( ~. )(ص نسب . )۱ - آتشین . ۲ - سنگ - های آتشفشانی .

فرهنگ عمید

( آذرین ) ۱. گرم و سوزان، آتشین.
۲. (زمین شناسی ) = سنگ * سنگ آذرین

فرهنگ فارسی

( آذرین ) ( صفت ) ۱ - منسوب به آذر آتشین . ۲ - قسمی از گل بابونه اقحوان با بون. گاو چشم .
بابونه
منسوب به آذر، آتشین، آتشی، سنگهای آذرین یااحجار آذرین، سنگهای آتشفشانی، سنگهائی ازانجمادموادمذاب درونی زمین

فرهنگ اسم ها

اسم: آذرین (دختر، پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن، گل) (تلفظ: āzarin) (فارسی: آذرين) (انگلیسی: azarin)
معنی: آتشین، گرم و سوزان، منسوب به آذر، ( در گیاهی ) نوعی گل بابونه که نام عامیانه آن بابونه ی گاوچشم است، ( در گیاهی ) نوعی گل بابونه که نام عامیانه آن بابونه گاوچشم است

فرهنگستان زبان و ادب

آذرین
{igneous} [زمین شناسی] مربوط به کانی یا سنگی که از انجماد مواد مذاب تشکیل شده باشد * مصوب فرهنگستان اول

ویکی واژه

آتشین. گرم و سوزان. سنگ‌های آتشفشانی. چو از دل برکشیدی آذرین هو/ روان از سر بکندی عنبرین مو «فخرالدین‌گرگانی»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم