اباقا

لغت نامه دهخدا

( آباقا ) آباقا. ( اِخ ) رجوع به اَباقا شود.
اباقا. [ اَ ] ( اِخ ) اَبَقاآن. پسر هلاکو. پس از مرگ پدر در سال 663 هَ.ق. در مراغه به تخت سلطنت نشست و پس از 17 سال و چند ماه فرمانروائی در همدان مسموم شد و درگذشت. شمس الدین جوینی وزیر او بود و نجم الدین قزوینی و مؤیدالدین عرضی و فخرالدین مراغی و قطب الدین شیرازی و محیی الدین مغربی و فخرالدین اخلاطی طبیب و تقی الدین حشایشی صاحب تریاق بزمان او میزیسته اند. و دختر عظیم روم را که هولاکو نزدیک وفات برای خودخواستاری کرده بود اباقا پس از فوت پدر تزویج کرد.

فرهنگ معین

( اِ ) [ تر - مغ . ] (اِ. ) = آباقا: برادر مهتر یا کهتر پدر. آباقا.

فرهنگ فارسی

( آباقا ) آباخان فرزند هولاکو خان و دومین ایلخان مغولی ایران است که از ۶۶۳ تا ۶۷٠ ه ٠ ق ٠ سلطنت کرد ٠ وی به حسن خلق و رحم و عدالت مشهور بود و چون دختر پادشاه مسیحی روم شرقی را به همسری خویش اختیار کرد بعضی از مورخان او را مسیحی - یا طرفدار مسیحیت دانستهاند ٠
( اسم ) برادر مهتر یا کهتر پدر آباقا

فرهنگ اسم ها

اسم: آباقا (پسر) (ترکی، فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: abagha) (فارسی: آباقا) (انگلیسی: abagha)
معنی: نام فرزند هلاکوخان مغول، عمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتان ( از نام های کهن )، دومین ایلخان مغول

ویکی واژه

آباقا: برادر مهتر یا کهتر پدر. آباقا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال فرشتگان فال فرشتگان فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت