امپراتریس

لغت نامه دهخدا

امپراتریس. [ اِ پ ِ ] ( فرانسوی ، اِ ) زوجه امپراتور. ( فرهنگ فارسی معین ). ملکه. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). شهربانو. ( فرهنگ فارسی معین ). شهبانو.

فرهنگ معین

(اِ پِ تِ ) [ از فر. ] (اِ. ) = امپراطریس : زوجة امپراتور، ملکه ، شهربانو.

فرهنگ عمید

ملکه، زن امپراتور.

فرهنگ فارسی

ملکه، زن امپراتور
( اسم ) زوج. امپراتور ملکه شهربانو امپراطریس .

ویکی واژه

امپراطریس: زوجة امپراتور، ملکه، شهربانو.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال چوب فال چوب فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت