لغت نامه دهخدا
- اتیان بمثل ؛ نظیر و شبیه آوردن چیزی را.
|| کردن کاری را :
به ترک شر و به اتیان خیر دارم امر
همه مخالف امر است ترک و اتیانم.سوزنی. || هلاک کردن. || نزدیک رسیدن بلا یا دشمن کسی را. || ارتکاب. ارتکاب ذنوب.
- اتیان البهائم ؛ مجازات این اتیان تعزیر است. ( اصطلاح فقه ).