لغت نامه دهخدا
امری. [ اَ ] ( اِخ ) ( امراﷲ ) از شاعران قرن دهم عثمانی واز مردم ادرنه بود و مناصب قضایی داشت. ( از یادداشت مؤلف ) و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1036 شود.
امری.[ اِ م ِ ] ( اِخ ) میشل پارتیچلی از مردم ایتالیا در سال 1596 م. در لیون متولد شد و در سال 1650 م. درگذشت. مازارن وی را بسمت نظارت و پیشکاری مالی برگزیده بود. وی با وضع بعضی از قوانین مالیاتی طرف بغض عامه قرار گرفت و باعث شورشی شد. رجوع به لاروس شود.
امری. [ اِ م ِ ] ( اِخ ) ژاک آندره فیلسوف الهی فرانسوی. وی در سال 1723 م. در ژکس متولد شد و در سال 1811 م. درگذشت. وی سرپرست انجمن مذهبی سن سولپیس بود. ( از لاروس ).
امری. [ اَ ] ( اِخ ) یکی از دهکده های ساری است که در سفرنامه مازندران و استرباد رابینو ( ص 121 متن انگلیسی و ص 162 ترجمه فارسی ) نام آن آمده است.