لغت نامه دهخدا
بالک. [ ل َ ] ( اِخ ) یکی از دهستانهای بخش مریوان شهرستان سنندج. این دهستان در جنوب خاوری بخش واقع و محدود است از شمال بدهستان سرشیو، از جنوب به بخش اورامان ، از خاور به دهستان کلاترزان و از باختر به دهستان ویسه مریوان. موقعیت طبیعی دهستان کوهستانی و جنگلی و سردسیر است. آب قراء آن از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن جنگلی مانند مازوج ، کلکاف ، گزنگبین است. دهستان بالک از 23 آبادی تشکیل شده ، سکنه آن در حدود 4400 تن است ، مرکز دهستان ده بالک و قراء مهم آن بشرح زیر است : دری ، خیرآباد، چور، بیژن آباد، دگاشیخان ، لنج آباد، نبله. راه فرعی اتومبیل رو مریوان به رزآب از کنار آبادیهای ریخلان ، کال پائین و دگاشیخان این دهستان میگذرد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
بالک. [ ل َ ] ( اِخ ) نام ده مرکزی دهستان بالک بخش مریوان شهرستان سنندج که در 11 هزارگزی جنوب خاوری دژ شاهپور و 5 هزارگزی خاور راه اتومبیل رو مریوان به رزاب واقع است. ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 540 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و توتون و مختصری حبوبات و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری و راهش مالرو است. از پل چوبی جنوب برقلعه ممکن است اتومبیل برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
بالک. [ ل َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کنارک شهرستان چاه بهار که در 13 هزارگزی باختر چاه بهار و 2 هزارگزی شمال دریای عمان در جلگه واقع است. ناحیه ایست گرمسیر و دارای 200 تن سکنه ، آب آنجا از چاه و باران تأمین میشود. محصول عمده آن غلات و ذرت و ماهی ، و شغل مردمش زراعت و صید ماهی و راه آنجا مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).
بالک. [ ل َ ] ( اِخ ) یاقوت گوید: گمانم اینست که قریه ای است از قرای هرات. یا اینکه ناحیه ایست از نواحی هرات. ( مرآت البلدان ج 1 ص 161 ). بظن ابوسعید از نواحی هرات است. ( مراصد الاطلاع ) ( از مرآت البلدان ).
بالک. [ ] ( اِخ ) نام ناحیه ای از توابع قضای رواندوز در سنجاق شهرزور از ولایت موصل. در طرف جنوب شرقی از مرکز قضا واقع شده و 60 پارچه قریه را در برگرفته است. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1217 ).