انشعاب
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (سیاسی ) جدا شدن گروهی از اعضای سازمان یا تشکیلات برای پیوستن به حزب دیگر یا تشکیل یک حزب جدید.
۳. (اسم ) بخش جداشده از شبکۀ اصلی برای رساندن خدمات به مصرف کننده.
فرهنگ فارسی
۱ - (مصدر ) پراکنده شدن شاخ شاخ شدن شعبه شعبه گردیدن شاخه شاخه شدن (درخت راه ). ۲ - ( اسم ) پراکندگی تشعب . جمع : انشعابات .
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
ممکن است این تغییرات بدون اجازه توسط بخشی از تیم نرم افزار انجام شود ولی در نرم افزارهایی که پولی هستند، این امر با اجازه توسعه دهندگان آن انجام می گیرد. [ نیازمند منبع]
انشعاب (ریاضیات). در هندسه، انشعاب ( به انگلیسی: Ramification ) شاخه ای شدن تابع ریشه دوم برای اعداد مختلط است، که می تواند دو شاخه با علامات مختلف داشته باشد. همچنین از این اصطلاح می توان به صورت عکس نیز نگریست، یعنی یکی شدن شاخه های مختلف زمانی که نگاشت پوششی، در نقطه ای از فضا دچار تبهگنی شده، به گونه ای که تارهای ( تصاویر عکس تک نقطه ای ها ) نگاشت در آن نقاط دچار فروپاشی می گردند.
دانشنامه آزاد فارسی
به گروه های مختلفی از هنرمندان آلمانی و اتریشیِ دهۀ ۱۸۹۰ اطلاق می شود که از نهادهای رسمی و آکادمیکهنری جدا شدند تا مکاتب نوینی را در نقاشی برپا کنند. نخستین جدایی، انشعاب ۱۸۹۲ در مونیخ بود؛ انشعاب بعدی، انشعاب وین۱۸۹۷، با نقاشی های گوستاو کلمیتو جنبش آرنوو، پیوند داشت، و متعاقب آن انشعاب برلینبه پیشوایی ماکس لیبرمان(۱۸۴۷ـ۱۹۳۵)، نقاش امپرسیونیست، در ۱۸۹۹ پا گرفت. در ۱۹۱۰ اعضای گروه پلپس از آن که از سوی نخستین انشعاب برلین طرد شدند، انشعاب جدیدرا به وجود آوردند.
ویکی واژه
پراکندگی.