اکثریت

لغت نامه دهخدا

اکثریت. [ اَ ث َ ری ی َ ] ( ع مص جعلی ،اِمص ، اِ ) بسیاری و افزونی. ( ناظم الاطباء ). || زیادتی در عدد. بیشتری و کثرت. ( ناظم الاطباء ).زیادتی در شماره. مقابل اقلیت. ( یادداشت مؤلف ). بیشتر افراد یک کشور، یک منطقه یا شهر که از جهت زبان ، مذهب ، یا نژاد با هم وجه اشتراکی دارند، مقابل اقلیت. ( فرهنگ فارسی معین ).
- اکثریت تام ؛ اکثریت مطلق. ( یادداشت مؤلف ) ( از فرهنگ فارسی معین ).
- اکثریت مطلقه یا مطلق ؛ اکثریت تام. نصف بعلاوه یک. ( از یادداشت مؤلف ). تعداد آرایی است که لااقل مساوی نصف به علاوه یک باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).
- اکثریت نسبی ؛ تعداد آرایی است که داوطلبی بدست می آورد بشرطی که زیادتر از آراء داوطلبان دیگر باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ معین

(اَ ثَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) ۱ - اکثر بودن . مق اقلیت . ۲ - بیشتر افراد یک کشور، یک منطقه یا شهر که از جهت زبان ، مذهب یا نژاد با هم وجه مشترکی دارند. مق اقلیت .

فرهنگ عمید

۱. اکثر بودن، بیشتر بودن، بسیاری و افزونی.
۲. (اسم ) بیشتر افراد یک کشور یا یک شهر یا یک انجمن.
۳. (اسم ) افراد یک مجموعه، کشور، یا سازمان که ویژگی های مشترک دارند و تعدادشان از سایر بخش ها بیشتر است.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - اکثر بودن مقابل اقلیت. ۳- بیشتر افراد یک کشور یک منطقه یا شهر که از جهت زبان مذهب یا نژاد با هم وجه اشتراکی دارند مقابل اقلیت . یا اکثریت تام اکثریت مطلق . تعداد آرایی است که لااقل مساوی نصف بعلاو. یک باشد. یا اکثریت نسبی . تعداد آرایی است که داوطلبی بدست میاورد بشرطی که زیادتر از آرائ داوطلبان دیگر باشد .

دانشنامه عمومی

اکثریت (فیلم). «اکثریت» ( ترکی استانبولی: Çoğunluk ) فیلمی در ژانر درام است که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ارکان جان اشاره کرد.

ویکی واژه

maggioranza
اکثر بودن. مق اقلیت.
بیشتر افراد یک کشور، یک منطقه یا شهر که از جهت زبان، مذهب یا نژاد با هم وجه مشترکی دارند. مق اقلیت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم