برانگیخته
برانگیخته. [ ب َ اَ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) مبعوث. || بلندشده. برخاسته. || تحریک شده. وادارشده. منبعث.تحریض شده. ( ناظم الاطباء ). رجوع به برانگیختن شود.
( ~. اَ تَ ) (ص مف . ) تحریک شده ، تحریض گردیده .
۱. وادارشده.
۲. تحریک شده.
( اسم ) تحریک شده تحریض گردیده .
{excited} [شیمی، مهندسی بسپار] ویژگی هـر سامانه که در حـالت پایه نباشد
تحریک شده، تحریض گردیده.