اولس

لغت نامه دهخدا

اولس. [ ل َ ] ( اِ ) اولاس. چهار گونه از این درخت در جنگلهای ایران دیده شده که نام دو گونه آن یکی مِمرز و دیگری لِوراست. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به جنگل شناسی ساعی ج 2 شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) درختی از تیر. غان ها که دو گونه از آن بنامهای ممرز و لور در جنگلهای شمالی ایران موجود است الس اولاس فق فق شرم چیت .

دانشنامه عمومی

اولس ( به لهستانی: Auls ) یک روستا در لهستان است که در گمینا کوژنگتسا واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان