انکشاف

لغت نامه دهخدا

انکشاف. [ اِ ک ِ ] ( ع مص ) برهنه و آشکار شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ظاهر شدن. ( از اقرب الموارد ). واشدن. ( مصادر زوزنی ) ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). انجلاع. ( تاج المصادر بیهقی ).انصراح. ( یادداشت مؤلف ). || دور شدن غم.( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) آشکارشدگی و گشادگی و واشدگی. || اظهار و افشاء و پرده دری و کشف و اظهار چیزی تازه و نو. ( ناظم الاطباء ).
- انکشاف عیوب ؛ اظهار و افشای عیبها و پرده دری. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اِ کِ ) [ ع . ] (مص ل . ) برهنه شدن ، آشکار شدن .

فرهنگ عمید

۱. آشکار شدن، پدیدار شدن.
۲. کشف کردن.
۳. [قدیمی] برهنه شدن.

فرهنگ فارسی

۱ - ( مصدر ) برهنه شدن آشکار شدن پدیدار گشتن از پرده بر آمدن گشاده شدن . ۲ - ( اسم ) آشکارایی هویدایی . جمع : انکشافات .

ویکی واژه

برهنه شدن، آشکار شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال احساس فال احساس فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان