انقسام

لغت نامه دهخدا

انقسام. [ اِ ق ِ ] ( ع مص ) بخش بخش شدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). بخشیده شدن. ( تاج المصادر بیهقی ). حصه حصه شدن و بخش بخش شدن. ( غیاث اللغات ). بخشیده گشتن. ( یادداشت مؤلف ). || ( اِمص ) توزیع و تقسیم و بخش بخش شدگی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اِ قِ ) [ ع . ] (مص ل . ) بخش شدن ، بخش پذیرفتن .

فرهنگ عمید

منقسم شدن، قسمت شدن، بخش بخش شدن.

فرهنگ فارسی

منقسم شدن، قسمت شدن، بخش بخش شدن
۱ - ( مصدر ) منقسم شدن بخش شدن بخش پذیرفتن بخش بخش شدن . ۲ - ( اسم ) بخش پذیری . جمع : انقسامات.

ویکی واژه

بخش شدن، بخش پذیرفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال سنجش فال سنجش فال ای چینگ فال ای چینگ فال عشق فال عشق