انشقاق

لغت نامه دهخدا

انشقاق. [ اِ ش ِ ] ( ع مص ) شکافته شدن چوب و جز آن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). باز شدن شکاف در چیزی. ( از اقرب الموارد ). شکافته شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( مصادر زوزنی ). شکافتن ( درمعنی لازم ). ترکیدن. ( یادداشت مؤلف ). || متفرق و پریشان شدن کار. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء )( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). پراکنده شدن. ( از تاج المصادر بیهقی ). || پیدا شدن برق از ابر.( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). پیدا شدن برق. ( از اقرب الموارد ). || پیدا شدن صبح. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). برآمدن و طلوع کردن فجر.( از اقرب الموارد ). || ( اِمص ) شکافتگی و کفتگی و ترک و ترکیدگی. ( ناظم الاطباء ). ترک خوردگی.
انشقاق. [ اِ ش ِ ] ( اِخ ) نام سوره هشتاد و چهارم از قرآن مجید، مکی ، و دارای 25 آیه است.

فرهنگ معین

(اِ ش ِ ) [ ع . ] ۱ - (مص ل . ) شکافته شدن ، ترک برداشتن . ۲ - پراکنده شدن . ۳ - (اِمص . ) شکافتگی .

فرهنگ عمید

۱. هشتاد وچهارمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۵ آیه، إنشقّت.
۲. (اسم مصدر ) [قدیمی] پراکنده شدن.
۳. (اسم مصدر ) [قدیمی] شکافته شدن، باز شدن، ترک خوردن.

فرهنگ فارسی

شکافته شدن، با شدن، ترک خوردن یاشکافته شدن چوب ، پراکنده شدن
۱ - ( مصدر ) شکافته شدن شکافتن باز شدن ترک خوردن . ۲ - پراکنده شدن . ۳ - ( اسم ) شکافتگی ترک خوردگی . جمع : انشقاقات .
نام سوره هشتاد و چهارم از قر آن مجید مکی و دارای ۲۵ آیه .

ویکی واژه

شکافته شدن، ترک برداشتن.
پراکنده شدن.
شکافتگی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشقی فال عشقی فال آرزو فال آرزو فال شمع فال شمع