انسانیت

لغت نامه دهخدا

انسانیت. [ اِ نی ی َ ] ( ع مص جعلی، اِ مص ) مردمی. آدمیت. ( یادداشت مؤلف ). || تربیت و اخلاق نیک که از مشخصات انسان است. ( فرهنگ فارسی معین ). مردمی و مروت و تمدن و تربیت و ملایمت و خوش خلقی و ادب. ( ناظم الاطباء ).
- بی انسانیت؛ بی تربیت و بی ادب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

(اِ یَّ ) [ ع. ] (مص جع. ) ۱ - نوعدوستی، انسان بودن. ۲ - اخلاق نیک.

فرهنگ عمید

۱. انسان بودن.
۲. (اسم ) رفتار و کردار خوب مطابق اصول اخلاقی.

فرهنگ فارسی

مردمی، خوی آدمی، تربیت وادب وعاطفه واخلاق نیکو
( مصدر ) ۱ - مردمی انسان بودن. ۲ - تربیت و اخلاق نیک که از مشخصات انسان است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از ویژگی های انسان مومن داشتن انسانیت است.
یکی از ویژگی های انسان که با حساب های مادی جور در نمی­ آید تفکیک انسانیت از انسان است؛ یعنی انسان چیزی است و انسانیت چیز دیگری است و این خاص انسان است؛ زیرا هر حیوانی از صفتش انفکاک ناپذیر است؛ مثلاً نمی­ شود پلنگی را پیدا کنیم که صفت پلنگی و پلنگ بودن را نداشته باشد اما این امکان وجود دارد که انسان هایی یافت شوند که صفت انسانیت نداشته باشند و اتفاقا از این قبیل آدم ها به وفور یافت می شود. یعنی این که یا از صفت انسانیت دورند یا از این صفت ارزنده بی­ بهره­ اند. سر مطلب این است که:
اولاً: معیار انسانیت و آن چه به انسان شخصیت می­ دهد مادی و محسوس و همراه با بدن انسان نیست تا هر کسی که بدن دارد آن را داشته باشد بلکه غیر مادی و از سنخ معنویات است.
ثانیاً: این اموری که انسانیت انسان را تشکیل می­ دهند فقط به سعی خود انسان ساخته می­ شود نه به دست طبیعت، از این روست که می­ توان انسان منهای انسانیت یافت.
ملاک و معیار انسانیت
به راستی به چه کسی می­ توان انسان گفت: آیا کسی که فقط ظاهر و صورتی از انسانیت را دارد به او می­ توان نام انسان نهاد. به بیان دیگر ملاک ها و معیارهای انسانیت کدام است؟
به طور کلی انسان ها از لحاظ فیزیکی و زیست شناسی با یکدیگر مساوی هستند اما آن چه که این ظواهر یک سان را از یکدیگر متمایز می­کند امور اکتسابی شامل مسایل فکری، روحی و روانی است که دراین باره نظریات مختلفی ارائه شده و ما در این جا به نحو اجمال مهم ترین آن ها را بیان می­ کنیم:
← علم و دانش
عرفای اسلامی کمال انسان را در سیر و سلوک الی الله و رسیدن به لقاءالله می­ دانند و از نظر فیلسوفان و حکمای اسلامی کمال انسان، یکی در حکمت است و دیگر در عدالت. مقصودشان از عدالت، عدالت اخلاقی است (عدالت اجتماعی تابع عدالت اخلاقی است) یعنی در میان قوا و غرائز انسان تعادل و توازن بر قرار باشد و این قوا و غرائز تحت حکومت قوّه عاقله باشد؛ یعنی عقل مسلّط بر سائر قوا و غرائز باشد. پس انسان کامل از نظر حکما، انسانی است که عقلش در مسائل علمی و نظری حکیمانه باشد و در مسائل عملی انسانی معتدل باشد؛ یعنی دارای اخلاق نیک باشد.
از طرفی می­ توان گفت همه این موارد، معیارهای انسانیت است و نباید تنها یک معیار را ملاک قرار دهیم. در آموزه­ های دینی اسلام به همه این موارد اشاره شده و به برخی از موارد که اهمیت بیشتر دارد تأکید بیشتری شده است.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم