اقل

لغت نامه دهخدا

اقل. [ اَ ق َل ل ] ( ع ن تف ) کمتر و اندک تر. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج )( غیاث اللغات ). بسیار کم. کوچکتر. ( ناظم الاطباء ).
- اقل الحاج ؛ کمترین حاجی.
- اقل العباد ؛ کمترین بندگان. ( ناظم الاطباء ). ( برای فروتنی بکار رود ).
- رجل اقل ؛ مرد درویش که از او اندکی از غنا باشد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ).
- عبد اقل ؛ غلام کم قیمت تر.( آنندراج ) ( غیاث اللغات ).

فرهنگ معین

(اَ قَ لّ ) [ ع . ] (ص تف . ) کمتر، اندک تر.

فرهنگ عمید

۱. کمتر، اندک تر.
۲. کمترین.

فرهنگ فارسی

کمتر، اندکتر، کمترین
( صفت ) کمتر کمینه . یا اقل درجه . کمترین پایه . یا اقل قلیل . کم از کم حداقل . یا اقل مراتب . اقل درجه . یا اقل و اکثر . کم و بیش کمتر و بیشتر .

دانشنامه عمومی

اقل ( به انگلیسی: Aghal ) یک منطقهٔ مسکونی در پاکستان است که در مناطق قبیله ای فدرال واقع شده است.
اقل ۲٬۰۸۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَقَلَّ: کمتر
معنی أَلَم أَقُل: آیا (مگر)نگفتم
معنی لَمْ أَقُلْ: نگفتم
ریشه کلمه:
قول (۱۷۲۲ بار)

ویکی واژه

کمتر، اندک
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ورق فال ورق فال میلادی فال میلادی