استمتاع

لغت نامه دهخدا

استمتاع. [ اِ ت ِ تا ] ( ع مص ) برخوردار شدن. برخورداری یافتن. ( منتهی الارب ). برخوردن از چیزی. برخوردن گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). تمتع. منتفع شدن از: استمتعت بکذا؛ منتفع شدم بدان و برخورداری یافتم.استمتع بماله ؛ برخورداری یافت بمال خود : و خردمند چگونه آرزوی چیزی کند که رنج و تعب آن بسیار باشد و انتفاع و استمتاع از آن اندک. ( کلیله و دمنه ). || طلب برخوردن از چیزی نمودن. طلب برخوردن از چیزی کردن. منفعت جستن. نفع خواستن. ( غیاث ). || عمره گزاردن با حج. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(اِ تِ ) [ ع . ] ۱ - (مص م . ) بهره جُستن . ۲ - (اِمص . ) برخورداری .

فرهنگ عمید

۱. برخوردار شدن، بهره بردن، برخورداری.
۲. لذت بردن، کامجویی

فرهنگ فارسی

تمتع بردن، برخوردارشدن، برخورداری یافتن، بهره جستن ، برخورداری
( مصدر ) ۱ - برخورداری جستن بهره برگرفتن کام خواستن . ۲ - ( اسم ) برخورداری .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] لذّت جنسی بردن را استمتاع گویند و از این عنوان در باب نکاح و به مناسبت در باب های طهارت، صوم، اعتکاف، حج، تجارت و حدود نیز سخن رفته است.
استمتاع به معنای لذّت بردن جنسی از راه مشروع یا نامشروع با آمیزش، بوسیدن، نگاه کردن، لمس نمودن و مانند این ها است.
اقسام استمتاع
استمتاع به طور کلّی دو قسم است:۱. استمتاع حلال۲. استمتاع حرام
← استمتاع حلال
از جمله حقوق شوهر بر زن، حق استمتاع است و در صورت تعارض آن با دیگر حقوق و تکالیف، حق استمتاع مقدّم است.بنابراین، زن بدون اذن شوهر نمی تواند کاری انجام دهد که با این حق منافات داشته باشد مانند اجیر شدن برای شیر دادن، خروج از منزل و انجام حج و روزۀ مستحبی، مگر آن که محذور شرعی از استمتاع، همچون ترک واجب و انجام حرام یا عقلی چون بیماری وجود داشته باشد.
آثار استمتاع
...
[ویکی شیعه] اِستِمتاع، لذت جنسی مشروع یا نامشروع، از طریق آمیزش، بوسیدن، نگاه کردن، لمس و مانند اینها. از این عنوان در باب نکاح و به مناسبت در باب های طهارت، صوم، اعتکاف، حج، تجارت و حدود نیز سخن رفته است.
استمتاع، واژه ای عربی از مادّه «م ت ع» و این ماده به معنای منفعت و لذت بردن از چیزی است. بدین ترتیب، استمتاع از باب استفعال به معنای طلب کردن و پی جستن منفعت و لذت است.
استمتاع در اصطلاح شرعی، عبارت است از نزدیکی جنسی یا هر گونه کاری مانند نگاه کردن و یا لمسِ انسان و حیوان به قصد لذت جنسی.

ویکی واژه

بهره جُستن.
برخوردا
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس فال عشق فال عشق