تناصح

لغت نامه دهخدا

تناصح. [ ت َ ص ُ ]( ع مص ) یکدیگر را نصیحت کردن. ( زوزنی ) ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(تَ صُ ) [ ع . ] (مص ل . ) یکدیگر را اندرز دادن ، به هم پند گفتن .

ویکی واژه

یکدیگر را اندرز دادن، به هم پند گفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال اعداد فال اعداد فال ارمنی فال ارمنی فال تک نیت فال تک نیت