بیکارگی

لغت نامه دهخدا

بی کارگی. [ رَ / رِ ] ( حامص مرکب ) چگونگی و صفت بی کاره. رجوع به بی کاره شود.

فرهنگ فارسی

چگونگی و صفت بیکاره
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال فرشتگان فال فرشتگان فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تخمین زمان فال تخمین زمان