استرسال. [ اِ ت ِ ] ( ع مص )استرسال شَعر؛ فروهشته شدن موی. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ) ( منتهی الارب ). فروهشتگی موی. فرخالی. || استرسال با کسی ؛ گستاخی کردن و مؤانست جستن بوی. ( منتهی الارب ). گستاخ شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). || فرستادن خواستن شتران را قطیعقطیع. گفتن این کلام : ارسل الی الابل ارسالاً؛ ای قطیعاً قطیعاً. ( منتهی الارب ). || خوگر شدن.
فرهنگ معین
(اِ تِ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - به نرمی سخن گفتن . ۲ - موی سر را به طرف پایین انداختن .
فرهنگ عمید
۱. گستاخی کردن. ۲. اطاعت کردن. ۳. انس گرفتن.
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] استرسال در سه معنای بلند و فروهشته شدن مو، اطمینان کردن به کسی، روانه شدن به کار رفته است.
مفهوم نخست: در باب طهارت آمده است.
مفهوم دوم: از آن در باب تجارت سخن رفته است.
مفهوم سوم: در باب صید و ذباحه آمده است. استرسال به این معنا دارای احکامی است که به آن ها پرداخته می شود. ← بلند بودن ریش در وضو استرسال به این معنا دارای احکامی است که به آن ها پرداخته می شود. ← مغبون کردن کسی که اطمینان کرده استرسال به این معنا دارای احکامی است که به آن ها پرداخته می شود. ← شکار سگ شکاری ...