ساده کار

لغت نامه دهخدا

ساده کار. [ دَ / دِ ] ( ص مرکب ) آنکه کار سادگان و ساده رویان دارد. بیریش. مأبون. تاز :
ساده زنخدان بدم و ساده کار
ساده نمک بودم و ساده شکر.سوزنی.|| یک نوع از زرگری. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ معین

( ~ . ) (ص مر. ) بی ریش ، امرد.

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱ - آنکه کار سادگان و ساده رویان دارد بیریش امر . ۲ - نوعی زرگری ساده و بی پیرایه .

ویکی واژه

بی ریش، امرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شمع فال شمع فال ابجد فال ابجد فال فنجان فال فنجان فال پی ام سی فال پی ام سی