روضه خوان

لغت نامه دهخدا

روضه خوان. [ رَ ض َ / ض ِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) کنایه از کسی که در عاشورا روضةالشهدا بر سر منابر بخواند. ( از آنندراج ). کسی که شغل و پیشه وی خواندن روضه باشد. ( ناظم الاطباء ). آنکه ذکر مصائب حضرت حسین و دیگر افراد خاندان رسول ( ص ) کند به نثر، مقابل تعزیه خوان که ذکر مصائب به شعر کند. روضه خوان مأخوذ است از خواننده کتاب روضةالشهداء حسین واعظ کاشفی که حاوی مصائب خاندان رسول ( ص ) است. ( یادداشت مؤلف ) :
گر به پیری خدا نکرده رسند
روضه خوانان منبر نازند.شفایی ( از آنندراج ).- امثال :
روضه خوان پشمه چال ؛ پشمه چال نام دیهی بوده است که واعظ آن برای هرتازه واردی مجلس وعظ و تذکر را از سر می گرفته است و مثل را در نظایر مورد استعمال کنند. ( امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 881 ). و رجوع به روضه شود.

فرهنگ معین

( ~. خا ) [ ع - فا. ] (ص فا. ) شخصی معمولاً در لباس روحانی که کارش خواندن روضه است .

فرهنگ عمید

آن که در مجالس سوگواری و عزاداری ذکر مصیبت امام حسین و کربلا می کند، کسی که کارش خواندن روضه است.

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه ذکر مصیبت امام حسین و وقایع کربلا و مصایب معصومان دیگر کند .
کنایه از کسی که در عاشورا روضه الشهدا بر سر منابر بخواند .

ویکی واژه

شخصی معمولاً در لباس روحانی که کارش خواندن روضه‌
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال شمع فال شمع فال ورق فال ورق فال انگلیسی فال انگلیسی