تفتیدن

لغت نامه دهخدا

تفتیدن. [ ت َ دَ ] ( مص ) گرم شدن از آفتاب و آتش. ( ناظم الاطباء ).پورداود در ذیل کلمه تپ آرد:... در فارسی ناخوشی تب و... تافته و تفسیدن و تفتیدن و جز اینها از همین بنیاد است. ( فرهنگ ایران باستان ص 90 ). رجوع به تابه و تابش و تاب و تب و تفت و تفته و تفسیدن و تافته شود.

فرهنگ معین

(تَ دَ ) (مص ل . ) نک تفتن .

فرهنگ عمید

گرم شدن، گداختن، گرم شدن از تف آتش یا آفتاب، تفسیدن.

فرهنگ فارسی

گرم شدن، گداختن، گرم شدن ازتف آتش یا آفتاب، تفسید
( مصدر ) ( تفتید تفتد خواهد تفتید بتفت تفتنده تفتیده ) گرم شدن از آفتاب و آتش داغ شدن .

ویکی واژه

نک تفتن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال درخت فال درخت فال تک نیت فال تک نیت