باردهی

لغت نامه دهخدا

باردهی. [ دِ ] ( حامص مرکب ) میوه آوردن درخت. بارآوری. حاصل دادن درخت. رجوع به جنگل شناسی ساعی چ 1327 هَ. ش. دانشگاه طهران ج 1 ص 162، 166، 169 شود.

فرهنگ عمید

میوه دادن، حاصل دادن.

فرهنگ فارسی

بار آوری حاصل دادن درخت .

فرهنگستان زبان و ادب

{electrification} [فیزیک] فرایند انتقال بار الکتریکی به یک جسم متـ . باردارسازی

ویکی واژه

فرایند انتقال بار الکتریکی به یک جسم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال ای چینگ فال ای چینگ فال رابطه فال رابطه فال لنورماند فال لنورماند