سر به نیست

فرهنگ معین

( ~ . بِ ) (ص مر. ) (عا. ) نابود، معدوم .

فرهنگ عمید

نابود، معدوم.
* سربه نیست شدن: (مصدر لازم ) [عامیانه، مجاز] معدوم شدن.
* سربه نیست کردن: (مصدر متعدی ) [عامیانه، مجاز] معدوم ساختن، نابود کردن.

فرهنگ فارسی

( صفت ) معدوم نابود . یا سربه نیست شدن . معدوم شدن . یا سر به نیست کردن . معدوم کردن .

ویکی واژه

(عا.)
نابود، معدوم.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال قهوه فال قهوه فال فرشتگان فال فرشتگان فال ای چینگ فال ای چینگ