ذوی العقول

لغت نامه دهخدا

ذوی العقول. [ ذَ وِل ْ ع ُ ] ( ع ص مرکب ، اِ مرکب ) اولوالباب. خردمندان. صاحب خردان. ذوی الحجی. مقابل غیر ذوی العقول. بیخردان.

فرهنگ معین

(ذَ وِ لْ عُ قُ ) [ ع . ذوالعقول ] (ص مر. ) خردمندان ، بخردان .

فرهنگ عمید

صاحبان عقل، مردمان عاقل، خردمندان.

فرهنگ فارسی

صاحب خردان بخردان عاقلان
اولو الباب . خردمندان .

ویکی واژه

ذوالعقول
خردمندان، بخردان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال آرزو فال آرزو فال رابطه فال رابطه