ذاخر

لغت نامه دهخدا

ذاخر. [ خ ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ذخر. فربه. فربی.سمین. || ذخیره کننده. دست پس دارنده. پستائی کننده. یخنی نهنده. || ( اِخ ) نام مردی.

فرهنگ معین

[ ع . ] (اِفا. ) مال اندوز، گنج نهنده .

فرهنگ عمید

۱. ذخیره کننده، پس اندازکننده.
۲. سمین، فربه.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال احساس فال احساس فال زندگی فال زندگی فال چای فال چای