دل نمودگی

لغت نامه دهخدا

دل نمودگی. [ دِ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ / دِ ] ( حامص مرکب ) اظهار میل. ( ناظم الاطباء ) : ملک نوح مقدم او را مکرم داشت و دل نمودگیها فرمود. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 112 ). ابوعلی مدتها بود که... از شراب تجافی نموده چون به جناب مأمون رسید و دل نمودگی کرد و به دوستکانی در خدمت او بزانو درآمد بستد و بنوشید. ( ترجمه تاریخ یمینی ).

فرهنگ معین

(دِ. نِ دِ )(اِمص . ) شفقت ، مهربانی .

فرهنگ فارسی

اظهار میل .

ویکی واژه

شفقت، مهربانی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال جذب فال جذب فال امروز فال امروز فال فرشتگان فال فرشتگان