داثر

لغت نامه دهخدا

داثر. [ ث ِ ] ( ع ص ) هالک. || غافل. سیف داثر؛ شمشیر زنگ زده. ( منتهی الارب ). شمشیر دیرینه زنگ گرفته. ( مهذب الاسماء ). شمشیر زنگ خورده.

فرهنگ معین

(ثِ ) [ ع . ] (ص . ) کهنه ، مندرس .

فرهنگ عمید

۱. هالک.
۲. غافل.
۳. کهنه، مندرس.

فرهنگ فارسی

( اسم فاعل صفت ) کهنه مندرس
هالک ( منتهی الارب )

ویکی واژه

کهنه، مندرس.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال انگلیسی فال انگلیسی فال اوراکل فال اوراکل فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی