خوبترین

لغت نامه دهخدا

خوبترین. [ ت َ ] ( ص عالی ) نیک ترین. بهترین. زیباترین. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

نیک ترین بهترین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محسن لرستانی
محسن لرستانی
نقض
نقض
چیره
چیره
پیشنهاد
پیشنهاد